:: قاب شیشه ای ::

وفا با بیوفایان ، بیوفایى است با خدا ، و بیوفایى با بیوفا وفا بود نزد خدا . [نهج البلاغه]

مطالب زیر توسط      نوشته شده است!

دوستت دارم ها! شنبه 83 مهر 25  9:51 صبح

هرگز نیندیشید

که آیا با هم بودن درست است یا نه!

تنها بخواهید که با هم باشید

همین کافی است

آسان به نظر میرسد

نمیخواهید امتحان کنید؟

 

(پاول ویلیامز)

تو را دوست دارم

نه فقط به خاطر آنچه که هستی

بلکه بخاطر آنچه که هستم

وقتی که با تو هستم!

دوستت دارم بخاطر بخشی از وجودم

که تو با عشقت پروراندی

بدون تماس                     بدون حرف                  بدون نشانه

تنها با حضورت                 یا این که بودی                 خودت بودی

و این معنای راستین عشق است!

 

(روی کرافت)

زمان به تو هیچ نخواهد گفت ولی من گفتم

زمان فقط بهایی را میشناسد که باید بپردازیم

اما من اگر میتوانستم خیلی چیزها را به تو میگفتم

زمانی که دلقکها کفش به پا میکنند

کاش میتوانستم گریه کنیم

زمانی که نوازندگان مینوازند

چه خوب بود اگر میتوانستم تلو تلو بخوریم

زمان به تو هیچ نخواهد گفت ولی من گفتم

برای پیشگویی بخت و اقبالی نیست

چون من تو را بیشتر از آن دوست دارم

که بتوانم بیان کنم اگر میتوانستم بگویم تو میفهمیدی!

بادهایی که میوزند باید از جایی آمده باشند

برای پوسیدن برگها باید دلیلی وجود داشته باشد

زمان به تو هیچ نخواهد گفت ولی من گفتم

شاید گلهای سرخ به راستی میخواهند که برویند

رویا مصر است که باقی میماند

اگر میتوانستم به تو بگویم خیلی چیزها را میگفتم

فکر کن شیرها همه از جای خود بلند شوند و بروند

و تمام جویبارها و سربازها بگریزند

آیا زمان به تو چیزی خواهد گفت؟

من به تو گفتم اما اگر میتوانستم با تو حرف بزنم

چیزهای بیشتری میگفتم.          

(دبلیو.اچ.آدن)

 

 


موضوعات یادداشت ()

آغاز عشق سه شنبه 83 مهر 21  10:41 صبح

کفش جادو به پایم پوشاندی!

و مرا به میان خورشید و ستارگان بردی

و دیگر تمام دنیا مال من بود ...

آه این کفشها را از پایم در آور!

خورشید و ستاره ها را میخواهم چه کنم؟

همه دنیای من توئی!

و جهان با همه ستاره ها و خورشیدش

از تو روشنی میگیرد.

 

(ساراتیزدیل)

****************************

آهسته رفت

مثل شینم از روی گل

اما برنگشت

مثل شبنم در صبح بعد

آرام افتاد

مثل یک ستاره از غروب تابستان

و سریع گم شد

مثل خرگوشی در دل جنگل

ماهر و چابک

آنقدر که نمیشد باور کرد!

 

(امیلی دیکنسون)

****************************

رسم زندگی این است

یک روز کسی را دوست داری

و روز بعد تنهایی

بهمین سادگی!

او رفته است

و همه چیز تمام شده است

مثل یک مهمانی

که به آخر میرسد

و تو به حال خود رها میشوی

چرا غمگینی؟

این رسم زندگی است

تو نمیتوانی آنرا تغییر دهی

پس تنها آوازی بخوان

این تنها کاری است که از دست تو بر می آید

آوازی بخوان

 

(رابی نویل)


موضوعات یادداشت ()

شنبه 04 مرداد 4

فهرست

[خـانه]

[شناسنامه]

[پست الکترونیــک]

[ورود به بخش مدیریت]

موضوعات وبلاگ

ــاهـو

لوگوی خودم

:: قاب شیشه ای ::

جستجوی وبلاگ من

 :جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

لوگوی دوستان

لینک دوستان

آوای آشنا

صدای خودم

اشتراک

 

آرشیو

طراح قالب

www.parsiblog.com

تعداد   273545   بازدید